به گزارش «اخبار خودرو»، عرضه خودرو در بورس کالا، جدیدترین روش برای فروش و از بین بردن بحث دلالی در بازار خودرو بوده که طرح آن در حال چکشکاری است. نمایندگان مجلس بر قیمت پایه بهعلاوه سود متعارف تاکید داشته، اما بسیاری از فعالان این حوزه ازجمله خودروسازان و بخشی از قطعهسازان همچنان به فروش خودرو در حاشیه بازار اصرار دارند؛ روشی که مورد پسند وزارت صمت و مجلسیها نیست و به همین دلیل بحث عرضه در بورس کالا مطرح شده است. اما راهکارهای پیشنهادی مجلس، در هر حال از روش قیمتگذاری فعلی بهتر است و میتواند حاشیه سود مناسبی برای خودروسازان داشته باشد. در همین زمینه با اصغر خسروشاهی، نایب رئیس انجمن سازندگان قطعات و مجموعههای خودرو ایران به گفتوگو پرداختهایم.
به طور کلی نظر قطعهسازان در خصوص عرضه خودرو در بورس کالا چیست؟ آیا این نوع عرضه میتواند کمکی به تغییر در شرایط قطعهسازان کند؟
واقعیت این است که درخصوص عرضه خودرو در بورس، در مرحله اول موافق نبودیم و از نظر کارشناسی بهتر بود که خودرو در بازار حاشیه و با تخفیف توسط خودروسازان به فروش میرسید و به نظر میرسد این بهترین راهکار بود. اما در شرایط کنونی با توجه به آنکه نمایندگان مجلس با فروش خودرو در حاشیه بازار موافقت نمیکنند، عرضه خودرو در بورس قدم مثبت و موثری نسبت به قیمتهایی است که هماکنون خودروسازان ملزم به فروش با آنها هستند و زیان هنگفتی بابت آن میپردازند. بنابراین ما هم بهعنوان انجمن با این تصمیم موافقت کردیم و این تصمیم بهتر از شرایط فعلی بوده و ممکن است مرحلهای گذرا باشد تا به یک شرایط تعادل برسیم.
از نظر انجمن و قطعهسازان چه معایب و مزایایی در این طرح وجود دارد؟
درحالحاضر هنوز این طرح کامل نشده و یک طرح پیشنهادی است. طبیعتا روی این طرح کار خواهد شد تا تکمیل شود. در طرحی که در کمیسیون صنایع ارائه شده است، نواقصی وجود دارد. امتیاز طرح این است که خودرو به قیمت روز و واقعی به دست مشتری میرسد. در همین راستا، واسطهها حذف میشوند و سود تعلقگرفته نیز به دست خودروسازان یا صندوق میرسد. به هر حال سودی که هماکنون نصیب واسطهها میشود و مصرفکنندگان و تولیدکنندگان از آن بهره نمیبرند، به خودروساز و قطعهساز میرسد یا به صندوق واریز میشود.
این طرح در چه صورت برای قطعهسازان یا خودروسازان مناسب نیست؟ بهطور کلی چه پیشنهادی برای این طرح داشتهاید؟
دو پیشنهاد در این زمینه وجود دارد؛ قرار شده شورای رقابت قیمت پایه را تعیین کند که به نظر ما اشتباه است و این شورا باید حذف و سازمان حمایت جایگزین آن شود. سازمان حمایت نیز باید قیمت معقولی را برای خودروها بهعنوان قیمت پایه در بورس تعیین کند. اگر این بخش به دست شورای رقابت سپرده شود، عملا همان اتفاقات سالهای گذشته تکرار خواهد شد و خودروسازان منتفع نمیشوند و زیان انباشته هنگفتی خواهند داشت. بهترین حالت این است سازمان حمایت بهعنوان یک سازمان حرفهای وارد عمل شود و قیمت پایه را در بورس تعیین کند.
با تعیین قیمت پایه، این خودروها براساس استانداردهای بورس به فروش میروند و باتوجه به عرضهای که درحالحاضر صورت میگیرد، پیشبینی میشود این خودروها بالاتر از قیمت پایه به فروش برسند.
بحث پرداخت مابهالتفاوت هم مطرح شده است. در نهایت این مابهالتفاوت قرار است به کجا وارد شود و چه کسی برای آن تصمیمگیری میکند؟
اختلاف نظر در زمینه مابه التفاوت وجود دارد؛ پیشبینی شده است بخشی از این مابهالتفاوت به صندوقی واریز شود که تحت کنترل وزارت صنایع باشد و بهصورت تسهیلات بخشی از آن به خودروسازان ارائه شود. به نظر من، این اقدام ساز و کار دشواری به همراه دارد و شاید عملا اجرایی نشود.
حتی ممکن است با این اقدام، وزارت صمت با خودروسازان دریافتکننده وام به مشکل بر بخورد. زیرا هنوز سازوکار شفافی برای روش انجام این اقدام مشخص نشده است و طبیعتا باید سیستم بانکی به این منظور تعریف شود.
چون این موارد نهایی نشده و هنوز در مجلس مورد بحث است، نمیتوان اظهارنظری در این خصوص ارائه کرد. این اقدام برای اولین بار در دنیا انجام میشود و در هیچ کشوری دیده نشده است که خودرو در بورس به مشتری یا مصرفکننده فروخته شود. معمولا در بورس کالاهای اساسی مانند فولاد و پتروشیمی بین دو شرکت معامله میشود و مصرفکننده برای خرید کالای نهایی به بورس مراجعه نمیکند.
درواقع برای اولین بار این تجربه در کشور ما آزموده میشود و خودرو با توجه به مشتریان وسیعی که دارد در بورس به فروش میرسد. با فرمولی که قرار است در این زمینه نهایی شود، هر شخص اجازه خرید بیش از یک خودرو نخواهد داشت و محدودیتهایی اعمال خواهد شد. بنابراین، برای اظهارنظر باید تا نهایی شدن طرح و رفع اشکالات آن صبر کنیم.
برخی کارشناسان معتقدند این طرح هم به سرنوشت طرحهایی مانند قرعهکشی دچار خواهد شد. به نظر شما این طرح با وجود کارهای کارشناسی امکان شکست دارد؟
همانطور که گفته شد، این طرح، یک تجربه و ایده جدید برای فروش خودرو در بورس است و مکانیزم آن تا امروز تجربه نشده است. این طرح روی کاغذ نوشته شده است و تا زمانی که اجرایی نشود اشکالات آن مشخص نخواهد بود و احتمال دارد زمان اجرا با مشکلاتی در این طرح روبهرو شویم. یکسری مکانیزمهای دیگر را در گذشته تجربه کردهایم که حرفهایتر بودند، مانند فروش توسط خودروسازان در حاشیه بازار.
در دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ خودروسازان براساس قیمت تمامشدهای که سازمان حمایت تعیین کرده بود، خودرو خود را در حاشیه بازار به فروش میرساندند و مابه التفاوت سود را برای نوسازی ناوگان عمومی به دولت کمک میکردند. به نظر ما این راه حرفهایتر است و باید دولت اجازه دهد خودروسازان این محصولات را در حاشیه بازار به فروش برسانند و سود معقول خود را براساس فرمول سازمان حمایت برداشت کرده و به شکلهای مختلف به دولت برای ناوگانهای عمومی و توسعه صنعت خودروهای سنگین کمک کنند.
این راه معقولتر از طرحهای دیگر است. این طرح هم سازمان وزارت دارایی سود و زیان شرکتها را کنترل میکند و هم سازوکار مشخص دارد و جواب بهتری خواهد داد. زیرا طرحی حرفهایتر و امتحانشده است، ضمن آنکه دولت از سود شرکتها، مالیات دریافت میکند و چون شرکتها به سوددهی میرسند، فعالیت خود را توسعه داده و میتوانند افزایش سرمایه بدهند و تولید خود را بالا ببرند.
همچنین قطعهسازان میتوانند ظرفیت خود را افزایش دهند. در همین راستا، خود به خود اثر مثبتی هم بر قیمت خواهد گذاشت و قیمتها در بازار به تعادل میرسند. اما تا زمانی که شرکتها به این شرایط مطلوب نرسند، روی تولید آنها هم اثر منفی خواهد گذاشت. با اینحال نمایندگان مجلس به دلیل نگرانی بابت کمبود احتمالی در عرضه خودرو با قیمتگذاری در حاشیه بازار مخالف هستند.